«اقتصاد شادی» در سالهای اخیر جایگاه مهمی را در معادلات سیاستگذاری در بیشتر کشورهای جهان پیدا کرده است. طبق رویکرد اقتصادی، شرایط مادی و رشد درآمد بهعنوان عامل اصلی در تبیین نشاط شناخته میشود که آثار بادوام و باثباتی بر شادمانی دارد. طبق این نگاه، نشاط اجتماعی را در سطح خرد میتوان با میزان درآمد افراد و در سطح کلان با تولید ناخالص ملی و توسعه اقتصادی تحلیل کرد.
در کنار معیارهایی مانند «تولید ناخالص داخلی سرانه» که معیاری شناخته شده برای مقایسه استاندارد زندگی در بین ملل مختلف با نظارت بر شرایط در کشورها است، امروزه بحث «اقتصاد خوشبختی» و شاخص شادی ناخالص ملی (GNH)موضوع بسیار مهمی تلقی می گردد؛ چراکه شادی و نشاط که با خرسندی و رضایت همراه است، میتواند نقش مهمی در ارتقاء جامعه و رشد آن داشته باشد.
متخصصین اقتصاد شادی یا خوشبختی در قالب نگرش سنجی و نظرسنجی مستقیماً از مردم میخواهند شادی دریافتی خود را رتبهبندی کرده یا امتیاز دهند یا نشان دهند که ممکن است برای چیزهایی که قیمتهای مشخصی در بازار ندارند، چقدر مایل به پرداخت یا پذیرش هزینه هستند.
به طور کل مردم جهان در نقاط مختلف در حال تجربه سطوح مختلفی از شادی هستند و متغیرهای متنوع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر شادی مردم در سراسر جهان اثرگذار هستند.
شادی در ایران زیر نرخ متوسط جهانی قرار دارد و البته در سال های مختلف، نوسان زیادی در روند آن مشاهده نمی شود. مردم خاورمیانه نیز به رغم داشتن ذخائر قابل توجه ثروت های طبیعی و اجتماعی مانند گروه های قومیتی متنوع، چندان شاد و خشنود نیستند و عوامل دیگر اجتماعی مانند تاثیر نهاد سیاست بر جامعه، موجب نقصان شادی در بین مردم این منطقه شده است.
به نظر می رسد اعمال برنامه های توزیعی، حمایتی و تامین رفاه اجتماعی و توزیع ثروت در جامعه بهوسیله دولت های متمایل به سیاست های سوسیالیستی، موجبات افزایش رضایت عمومی در نقاط مختلف جهان را فراهم کرده است.
نتایج گزارش شادی جهانی Ipsos نیز نشان میدهد شادی هرسال اندکی در جهان کاهش یافته است.اگرچه شادی بالاتر از زمان اوج همه گیری«کووید» است، اما کمتر از اوایل دهه 2010 هست. بیشترین کاهش در شادی در کشور ترکیه گزارش شده که نرخ مربوط نسبت به سال 2011، 30% کاهش را نشان می دهد؛ درحالی که اسپانیا در این مدت بیشترین افزایش(7%) را داشته است.در سال 2024، هلند کشوری است که شادی بالاترین میزان را در آن دارد و 85 درصد خود را شاد توصیف کرده اند؛ این درحالی است که در انتهای دیگر مقیاس، مجارستان و کره جنوبی (48 درصد) کمترین خوشحالی را دارند.خانواده و دوستان جنبه هایی از زندگی افراد هستند که موجب بیشترین رضایت افراد بوده اند و سیاست و اقتصاد کشورها و همچنین وضعیت مالی شخصی مردم، زمینه هایی است که کمترین میزان رضایت به این مولفه ها اختصاص داشته است.افراد جوان تر نسبت به افراد مسن کمتر احتمال دارد بگویند که کنترل زندگی خود را در دست دارند. 76 درصد از بیبی بومرها احساس می کنند بر زندگی خود کنترل دارند، در حالی که تنها 65 درصد از نسل Z چنین حسی دارند. ژنرال های Z نیز نسبت به نسل های دیگر به احتمال زیاد کمتر از سلامت روان خود راضی هستند.
Recently, the "happiness economy" has achieved a suitable position in policy making prosses in most of countreis in the world. According to economic approach, economic conditions and income growth are known as the main factors in explaining happiness, which have lasting and stable effects on societies happiness. Based on this view, social vitality can be analyzed at the micro level with the income of individuals and at the macro level with the gross national product and economic development.
Next to those with GDP per capita features, the "happiness economy" and GNH per capita are very important topic. Because joy and happiness, which is associated with satisfaction and satisfaction, can play an important role in improving the society and its growth.
Along with criterias such as "gross domestic product per capita", which is a well-known criteria to compare the standard of living among different nations by monitoring the conditions in countries, today, the discussion of "happiness economy" has considered a very important issue; because joy and happiness, which is associated with satisfaction and to be pleased , can play an important role for improving the society and its growth.
Experts in the field of happiness economy, in the form of surveys and attitude measurement , directly ask people to rate their perceived happiness or to indicate how much they might be willing to pay or accept for things that do not have a fixed market price.
generaly, the people of the world are experiencing different levels of happiness in different places, and various social, political, economic and cultural variables have an effect on the happiness of people all over the world.
Happiness in Iran is under the world average rate, and of course, there is not much fluctuation in its trend in different years. The people of the Middle East are also not very happy despite having significant reserves of natural and social wealth such as diverse ethnic groups, and other social factors such as the impact of political institutions on the society have caused a decrease in happiness among the people of this region.
It seems that the implementation of distribution, support and provision of social security and wealth distribution programs in the society by governments inclined to socialist policies will increase public satisfaction in different parts of the world.
The results of the IPSOS global happiness report also show that happiness has decreased slightly every year in the world. Although happiness is higher than during the peak of the "Covid" epidemic, it is lower than in the early 2010s. The biggest decrease in happiness was reported in Turkey, which shows a 30% decrease compared to 2011; While Spain had the highest increase (7%) during this period. In 2024, the Netherlands is the country where happiness is the highest, and 85% described themselves as happy; This is while at the other end of the scale, Hungary and South Korea (48%) have the least happy. Family and friends are the aspects of people's lives that have caused the most satisfaction, and the politics and economy of the countries as well as the personal financial situation of the people are the areas where the lowest level of satisfaction has been assigned to these components. Younger people are less likely to say that they have control on their lives than older people. 76% of Baby Boomers feel have control on their lives, compared to only 65% of Generation Z. Gen Z are also likely to be less satisfied with their mental health than other generations.
نظرات کاربران