اقتصاد خلاق از بخشهایی است که به سرعت در حال گسترش در جهان است و مسیر امیدوارکنندهای را برای توسعه و تنوع اقتصادی، به ویژه برای کشورهایی که عموما از غنای قابل توجهی از جنبه های فرهنگی و تمدنی برخوردار هستند، نمایان می سازد. امروزه بسیاری از کشورها صنایع خلاق را به چشم «طلای تازه» می بینند و نهادهای بین المللی نیز تقویت اقتصاد خلاق را به عنوان یک استراتژی به کشورهای درحال توسعه توصیه می کنند؛ چرا که این صنایع ظرفیت های چشمگیری در ایجاد اشتغال و درآمدزایی دارند و همزمان آثار و پیامدهای اجتماعی بی نظیری مانند کمک به عدالت اقتصادی و کاهش شکاف جنسیتی در جامعه دارند. آمارها نشان می دهند صنایع خلاق3.1 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) و 6.2 درصد از اشتغال در سراسر جهان را تشکیل می دهند. 50% از فرصت های شغلی صنایع خلاق در اختیار زنان است و این صنایع بیش از هر بخش دیگری افراد 15 تا 29 ساله را استخدام می کنند. جالب آن که میزان اشتغال زایی صنایع خلاق بیش از صنعت خودروسازی است. همچنین در سال 2022، سهم کالاها و خدمات خلاقانه از صادرات جهانی به ترتیب 3 درصد و 19 درصد از رقم کل بوده است.
اما به رغم این مزایا و مزیت های تاریخی، بومی، طبیعی و فرهنگی، کشورمان تا کنون سهمی از تجارت گسترده صنایع خلاق در منطقه و جهان ندارد و به نظر می رسد این حوزه به سیاستگذاری های منطقی و هدفمند اقتصادی- اجتماعی در اسناد بالادستی نیاز دارد؛ خصوصا ضرورت دارد در سیاستگذاری ها از نگاه های تک بعدی صرفا ارزشی یا صرفا اقتصادی به این مقوله پرهیز و با توجه به اَبَر روندهایی مانند دیجیتالی شدن، به صورت همزمان از ظرفیت های صنایع خلاق در ابعاد مختلف استفاده گردد.
در کنار آن به برنامه ریزی های توسعه ای در ابعاد مختلف از جمله ترویج و آموزش خصوصا در بعد تبدیل مهارت ها به زمینه کسب و کار و همچنین ریل گذاری های لازم در زمینه پیوند صنایع خلاق با فناوری های نوین و تعامل سرمایه گذاران و صاحبان مهارت یا هنر و خلاقیت و همچنین توجه به حضور نسل Zدر فضاهای کاری صنایع خلاق مورد نیاز است.
نظرات کاربران