افسانه موفقیت

Samhita Mukhopadhyay

 

در این کتاب سردبیر اجرایی سابق مجله تین ووگ (Teen Vogue) داستان رویارویی شخصی خود با محیط کار را بازگو و استدلال می‌کند برای بازآفرینی کار به شکلی که می‌شناسیم، مسئولیت جمعی لازم است. او در کتاب نوشته است: «آن روز که در ردیف جلو نشسته بودم، ۸۰ درصد تظاهر می‌کردم و کیف گوچی‌ام که ۱۰۰ درصد واقعی بود را در دست داشتم.» سمیتا موکوپادیا سرانجام به هدفش رسیده بود: شغل رویایی، لباس‌های رویایی و زندگی رویایی داشت. اما بارها و بارها متوجه می‌شد که زمان خود با خانواده و دوستان را قربانی می‌کند، برای لاته بیش از حد پول می‌پردازد و پس از دوازده ساعت کار در روز، لنگان لنگان به خانه می‌رود. موفقیت بدون هزینه به دست نمی‌آید، مگر نه؟ این چیزی بود که دائماً به خودش می‌گفت. و موکوپادیا تنها نبود. او در کتاب ادامه می‌دهد:«بسیاری از ما یاد گرفته‌ایم برای داشتن یک زندگی خوب، باید تا سرحد مرگ کار کنیم. این‌که فقط باید از نردبان ترقی شرکت‌ها بالا برویم، «منعطف باشیم» و «تلاش کنیم» تا تغییر ایجاد کنیم. اما همان‌طور که موکوپادیا نشان می‌دهد، این تعاریف از موفقیت،اسطوره‌های اغواکننده‌ای هستند. موکوپادیا ریشه‌های این اسطوره‌ها را از دهه شصت تا به امروز ردیابی می‌کند. او یک بررسی انتقادی از فمینیسم محیط کار ارائه می‌دهد، به داستان‌هایی از زندگی حرفه‌ای خود، تحلیل‌هایی از فعالان و متخصصان و البته تجربیات کارگران در سطوح مختلف نگاه می‌کند. از آن‌جایی که افراد بیشتری به این سوال فکر می‌کنند که آیا جاه‌طلبی‌های حرفه‌ای آنها می‌تواند منجر به شادی و رضایت شود یا خیر، موکوپادیا در این کتاب می‌پرسد «داشتن یک محیط کار آزاد چه معنایی خواهد داشت؟».موکوپادیا با دیدگاهی برای فرهنگ محیط کار ظاهر می‌شود که به طور عادلانه دستمزد می‌دهد، ارزش‌های انسانی را به رسمیت می‌شناسد و به افراد امکان دسترسی به منابع مورد نیازشان را می‌دهد. کتاب «اسطوره موفق شدن» (The Myth of Making It) که فراخوانی برای اقدام جهت بازتعریف و بازآفرینی کار است، یک راهنما و بیانیه برای همه کسانی است که خسته شده‌اند، به دنبال عدالت هستند و آرزوی رهایی از چنگال ستمگر فرهنگ تلاش بی‌وقفه را دارند. این کتاب را انتشارات Random House در سال 2024 در قالب 256 صفحه به زبان انگلیسی منتشر کرده است.

نظرات کاربران

نظر خود را بنویسید

23744
ارسال پیام